بسیاری از جلوههای زندگی بشر مدرن، پس از عصر روشنگری در اروپا، به تبع انسانمرکزی و سوژهگرایی، تغییر کرد. به عنوان نتیجه طبیعی رنسانس و با کمرنگ شدن «ذاتباوری»، در حوزه سیاست نیز، مفاهیمی نظیر «خودکامگی دولت» و «حق الهی پادشاهی» به زیر سوال رفتند و رویکردهای جدیدی نسبت به چرایی و چگونگی حکومتها به وجود آمدند. در جوامع مدرن، تمامی مردم شهروند در نظر گرفته شده و به جای «مکلف» بودن، حالا دیگر «محق» شدهاند.
در پی تحولاتی چند در سپهر اندیشه، تحولات مدنی و انقلابهای متعددی در جهان اتفاق افتادند که زمینهساز توسعههای اجتماعی، علمی و اقتصادی شدند. اگرچه در ابتدا بسیاری از این جنبشهای اجتماعی همراه با خشونت بودند و مثالهای متعدد تاریخی، نظیر انقلاب فرانسه، انقلاب الجزایر، انقلاب چین، جنگ ویتنام و… وجود دارند که نشان میدهند در مقاطعی از زمان، خشونت تنها راه مبارزه جدی علیه سلطه قدرتها بوده است اما در دهههای اخیر، شاهد تغییر نگرشی در این زمینه هستیم که نشان میدهد، تعداد زیادی جنبش مردمی جدید، در سرتاسر جهان، بر مبنای مقاومت مدنی «خشونتپرهیز» گسترش یافتهاند که در حال شکلدهی تاریخ به شیوهای نوین هستند. اساساً میتوان گفت که تاکنون، جنبشهای بزرگ خشونتپرهیز ، چشمانداز سیاسی دهها کشور در سرتاسر جهان را تغییر دادهاند.
در ایران نیز، عواملی نظیر تحصیل در اروپا و آشنایی با پیشرفت جهان غرب در دوره تجدد، موجب «بیداری ایرانیان» گشت و آغازگر جنبشهای مهمی همچون «جنبش مشروطه» شد. این جنبشها غالباً با هدفی سیاسی، به مبارزه با نظامهای استبدادی و اقتدارگرا پرداختند. در همین راستا، جنبشهای خشونتپرهیز متأخرتر مانند «انقلاب ۱۳۵۷»، «جنبش سبز» و جنبش «زن، زندگی، آزادی» را نیز میتوان ادامه روند تجدد و تلاش برای ایجاد دموکراسی در ایران دانست.
در حال حاضر، شاهد موج نگران کننده تازهای از افزایش اقتدارگرایی در سرتاسر جهان هستیم. این لغزش به سمت اقتدارگرایی، دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از جنبشهای مردمی را برانگیخته تا برای دفاع از دموکراسی و حقوق اولیه انسانی قیام کنند. همچنین افزایش نقش تکنولوژی در زندگی و ظهور اقتدارگرایی دیجیتالی در کنار بحرانهای محیط زیستی، دلیلی برای نگرانی مضاعف شده است. به نظر میرسد عصر فناوری اطلاعات، اینترنت و هوش مصنوعی، اگرچه نمود متفاوت و گاهاً قدرتمندتری از ارتباطات اجتماعی را ایجاد کرده است، اما قدرتهای خودکامه از همین ابزار برای نظارت، کنترل، ایجاد مانع برای مخالفتهای سیاسی، انتشار مطالب جانبدارانه و برای بیاثر کردن جنبشهای مردمی، استفاده میکنند.
در چنین شرایطی و در مقابل قدرتهای اقتدارگرا، آگاهیرسانی و آموزش نقش مهمی در حمایت از مردم و دموکراسی ایفا خواهد کرد. فلذا این مجموعه در تلاش است تا با استفاده از منابع و تحقیقات به روز و معتبر در حوزهٔ جنبشهای خشونتپرهیز و معرفی فلسفه آنها، به خصوص برای مخاطبان پارسیزبان، به پویایی این گفتمان یاری رساند.
استفاده از نظرات و دیدگاههای نسل جوانی که غالباٌ پس از انقلاب ۱۳۵۷ به دنیا آمدهاند و با اقتضاعات زندگی دیجیتال و جهانی شدن جوامع، زندگی کردهاند و از این رو نگاه تازه ای نسبت به مسائل دارند، محرک اصلی این مجموعه خواهد بود. اگرچه، همچنین، از نظرات و جهانبینی متخصصان باسابقه در این حوزه نیز که همیشه روشنگر راه ما هستند، استفاده خواهیم کرد.
تأکید ما در آگاهی رسانیها، پوشش اخبار، تولید مقالات و پژوهشهایمان حفظ «صداقت» است. چرا که به خوبی آگاه هستیم، جامعه مدنی ایرانیان از سالها نیرنگ، تزویر و دروغ، بزرگنماییها، هیجانات زودگذر، بیخردیها و شعارهای عوام فریبانه، خسته گشتهاند. همچنین در تلاش خواهیم بود تا مطالب ارائه شده توسط ما به گونهای باشند که هم جنبههای نظری را پیش چشم داشته و برای پژوهشگران مفید باشند و هم از جنبههای پراگماتیک و عملی برخوردار باشند که عموم مردم نیز بتوانند از آنها استفاده کنند.
امیدواریم تلاش ما کمکی هر چند ناچیز به جامعه مدنی ایرانیان بکند و برای ساختن آینده روشن ایران، با کمترین میزان از خشونت، مفید واقع شود.
Leave a comment